Lean Management

مدیریت ناب

Lean Management

مدیریت ناب

مدیریت ناب یک وبلاگ آموزشی و تحلیلی درباره ارزش آفرینی در سازمان و مدیریت و راه هــــــای شناخت و دستیابی به موفقیت در زندگی کاری و فردی است. گروه مهندسی مدیریت ناب متعــهد است هر آنچه که آموخته با شما به اشـــــتراک بگذارد و در ترویج "ما می توانیم" نهایت سعی و تلاش خود را بکار گیرد.

بنام خدا

ده سال پیش قبل از آن که بتوانم خود را از مشکلاتی که گریبان گیرم شده بودند، رها کنم، لازم بود تا جهت حرکت خود را به میزان بسیار زیادی تغییر دهم. باید برای این کار، عزم خود را جزم می کردم و باز لازم بود تا اهداف چندی را برای خود برگزینم. هنگامی که اهدافم را دنبال می کردم به یک نکته بی نهایت مهم پی بردم: 

موفقیت من در گرو این بود که بهترین چیزهایم را در این راه بدهم. نه فقط گاه گاهی بلکه واقعا به طور پیوسته.
تمامی انسان های موفق همواره می کوشند توانایی های خود و کارهایی را که به شخص آن ها مربوط می 
شود، بهبود بخشند. 
آن ها هرگز به این امر بسنده نمی کنند که کارهایشان را خوب انجام دهند، بلکه آن ها همواره برای بهتر شدن تلاش می کنند. شما نیز این فلسفه را که همواره و در تمام طول زندگی، برای بهتر شدن باید کوشید، سرلوحه کارهای خود قرار داده و از آن پیروی کنید. من نام این نظام را (( پیشروی )) می دانم یعنی پیوسته شتابان روییدن. این نظام همان روند بهبود مداوم و بی پایان است. با دنبال کردن این نظام، به خود اطمینان می دهید و این نکته را ضمانت می کنید که نه تنها این روند تحول شخصیت شما در تمام مدت زندگی، ادامه خواهد داشت و آن به واقع، سرچشمه راستین تمامی خوشبختی هاست، بلکه شما نیز در هر صورت، این توانایی را دارید که موفقیت را از آن خود کنید.
موفق ترین انسان ها، آنانی هستند که این نکته را می دانند که نباید لقمه بزرگ تر از دهان خود بردارند، 
به عبارت دیگر آنان اهداف خود را به لقمه های کوچک تر و اهداف کوتاه مدت و قابل دسترسی تقسیم می کنند که سرانجام با گذشت زمان به هدف بزرگ تری که برای رسیدن به آن کوشش می کنند، منتهی گردد. اما این تنها کافی نیست که انسان هر قدم کوچکی را که در راه غلبه بر مشکلات برمی دارد، به گونه یی شایسته جشن بگیرد. این کار موجب می شود که برای دست یابی به موفقیت های بزرگ تر میل و رغبت بیش تری پیدا کند و عاداتی را در خود به وجود آورد که گام به گام رهرو را در راستای تحقق رویاهایش یاری رساند. یقینا شما این مثل را شنیده اید که یک سفر طولانی هزار مایلی با قدم اول شروع می شود. مطمئنا اگر ما به این کار بسنده کنیم که تنها برای خود یک هدف دور و دراز معین کنیم، چه بسا که آن را به دست فراموشی بسپاریم. 
این شمایید فرمانروای ملک سرنوشت خود و ناخدای کشتی روح خود. این کاملا به دست شماست.
برگزیدن اهداف را زیاد به تعویق نیندازید. جهت سیر کشتی سرنوشت، مسیر خود را هم اکنون تغییر دهید،چرا 
که آینده، درست در برابر شماست. آن قدر نزدیک که می توانید دست دراز کرده و آن را در دستان خود بگیرید.
آینده ارزش دارد که برای آن تن به مبارزه بدهید.
چه گونه برخی از انسان ها با وجود آن که شکست را تجربه کرده اند یا از انجام کاری می ترسند، برای تحقق تصمیم خود، اقدام کرده و ابتکار عمل را به دست می گیرند؟ چه گونه برخی از انسان ها موفق می شوند بر موانع بزرگ و قدرتمند فائق آمده و بر آن ها غلبه کنند؟ چه گونه است که آن ها در برابر آن چه دیگران آن را (( شکست )) می نامند، تسلیم نمی شوند؟
آن ها آینده یی غیر قابل اجتناب را پیش چشم دارند که مبارزه در راه آن را با ارزش می دانند.
میچل در یک سانحه تصادف موتور، دو سوم بدنش به کلی دچار سوختگی شد. هنگامی که در بیمارستان بستری بود، تصمیم گرفت برای انسان های اطرافش، کاری مثبت انجام دهد و چیزی به آن ها بدهد. با وجود اینکه صورت او تا حد غیر قابل شناسایی سوخته بود، با این حال ایمان داشت لبخندش می تواند روشنایی بخش جهان باشد و به واقع نیز چنین بود. او بر این باور بود می تواند به دیگران جرات ببخشد. چند سال بعد، دوباره در جریان سقوط هواپیما دچار سانحه شد و این بار از کمر به پایین، فلج شد. آیا فکر می کنید تسلیم شد؟ نه هرگز. در عوض، او به یک پرستار زیبا که در بیمارستان کار می کرد دل بست. از خود پرسید: چه گونه می توانم برای صحبت کردن با او، قرار ملاقاتی بگذارم. دوستانش او را دیوانه لقب داده بودند. به واقع او می توانست در باطن، حق را به جانب آن ها بدهد. اما با این همه، برای تحقق رویاهایش مصمم و راسخ بود. میچل آینده یی با شکوه را در کنار این زن به غایت زیبا برای خود تصور می کرد. او جذابیت، متانت، هوش، فراست، بذله گویی و شخصیت پویای خود را به کار گرفت تا قلب این زن را از آن خود کند و سرانجام نیز آن ها با هم پیمان زناشویی بستند. بسیاری از انسان ها اگر در موقعیت او بودند، حتی سعی نمی کردند و به خود جرات نمی دادند برای یک بار هم شده بخت خود را بیازمایند و خواهش دل را بیان کنند. اما او می خواست به چیزی برسد که دست نیافتنی به نظر می رسید و بدین ترتیب زندگی اش را برای همیشه، متحول ساخت. او چه گونه توانست چنین آینده یی اجتناب ناپذیری را برای خود رقم بزند؟ او برای خود اهدافی را قرار داده بود که در ظاهر با معیارهای عقلی مطابقت نمی کرد. او تصمیم گرفته بود تحت هر شرایطی به اهداف خود نایل شود. آن گاه خود را مجاب کرد که با تقسیم هدف به اجزای کوچک تر و ساده تر و اقداماتی که باید به طور روزانه انجام دهد، موفقیت را از آن خود کند. وقتی یک هدف به واقع الهام بخش و ترغیب کننده را انتخاب کنید، آن گاه با کمک گرفتن از تمامی نیروهای بالقوه و بالفعل خود و آزاد گذاشتن این نیروها قادر به انجام کارهایی هستید که دیگران آن ها را غیر ممکن می دانند. بدین ترتیب به خود این امکان خارق العاده را برای رشد داده اید و می توانید هم چنان رو به جلو متحول شوید.
سرآغاز پیروزی، یک آغاز است
همه انسان هایی را که می شناسیم هرگاه شرایط زندگی شان مه آلود شود، به ورطه گمراهی فرو می افتند و راه خود را گم می کنند. آن ها مسیری را در پیش گرفته و بلافاصله دوباره جهت حرکت خود را عوض می کنند. آن ها برای انجام کاری تلاش خود را از سر می گیرند و دیری نمی گذرد که آن کار را به زمین نهاده و کار دیگری شروع می کنند. در زندگی، راهی را برمی گزینند، سپس ناگهان راه خود را عوض کرده و دقیقا در جهت معکوس، به راه خود ادامه می دهند. از این شاخه به آن شاخه پریدن برای این است که آن ها به درستی نمی دانند چه می خواهند و در پی چه هستند. ما برای آن که به هدفی برسیم، باید ابتدا شناخت کاملی از هدف خود داشته باشیم. به یاد داشته باشید پیش از آن که رویدادی در جهان رخ دهد و کاری در جهان واقعشود، باید ابتدا این کار در اندیشه شما انجام و به وقوع پیوسته باشد. مهار ذهنی خود را رها کنید، هیچ حد و مرزی قایل نشوید.
1.    به رویاهایتان فکر کنید:
آن چه را برای خود می خواهید به دست بیاورید و آن چه را می خواهید به هم نوعان خود بدهید، در زیباترین رنگ ها، تجسم کنید. در رویا پردازی، سخاوت مند و بلندنظر باشید و تمامی رویاهای خود را به روی کاغذ بیاورید: آن چه را دارید، آن چه را می خواهید انجام دهید، آن چه را می خواهید با دیگران تقسیم کنید. به انسان هایی فکر کنید که به دیدار شما علاقمند هستند و از معاشرت با شما لذت می برند. دوست دارید چه احساساتی را تجربه کنید و به چه جاهایی بروید. اکنون بنشینید و شروع به نوشتن کنید. فعلا به این موضوع فکر کنید چه گونه می توانید به رویاهای خود، عینیت ببخشید. فقط و فقط بنویسید بدون مرز
2.    چه مدت زمان نیاز دارید:
شش ماه؟ یک سال؟ دو سال؟ پنج سال؟ ده سال؟ بیست سال؟ این که رسیدن به اهداف خود، چهارچوب زمانی خاصی را معین کنید، بسیار می تواند به شما کمک کند. برخی افراد، اهدافی را در فهرست خود می گنجانند که قصد دارند هرچه سریع تر، به آن ها جامعه عمل بپوشانند. برخی نیز گمان می کنند بزرگ ترین رویاهای آنان، در آینده یی دور به وقوع می پیوندند. در دنیای کامل و بی نقص. اما همان طور که پیش از این نیز اشاره شد، یک سفر طولانی هزار مایلی، با قدم اول شروع می شود و انجام آن، به این امر بستگی دارد که نتیجه کار در همان قدم اول، همان قدر برای انسان واضح و مشخص باشد که در آخرین قدم.
3.    چهار هدف از اهداف تعیین شده را که امسال می توانید به آن ها برسید، انتخاب کنید:
اهدافی را برگزینید که بیش ترین اهمیت را برای شما دارند. اهدافی که محرک و مشوق شما هستند و دست یابی به آن ها بیش ترین شادی و نشاط را در شما موجی می شود. این چهار هدف را بر روی یک کاغذ دیگر یادداشت کنید و بنویسید که چرا مصمم هستید تحت هر شرایطی به این اهداف برسید؟ این که تکلیف شما با این ((چرا)) مشخص شود بسیار مهم تر از این است که شما بدانید چه گونه می توانید به این اهداف برسید. وقتی بدانید چرا می خواهید به هدفی برسید، پیدا کردن راهی برای رسیدن به آن هدف، خود به خود تضمین می شود. در تعیین اهداف تنها به خود فکر نکنید، به دیگران هم بیندیشید. به کسانی که در زندگی شما وجود دارند. به این فکر کنید که اگر شما به اهداف خود جامه عمل بپوشانید، دیگران از این کار چه سودی می برند؟ در دنیا، تقریبا به هر چیزی که بخواهید می توانید برسید. تنها باید دلایل منطقی رسیدن به آن ها را داشته باشید.
4.    در پایان، برای خود توصیف کنید برای رسیدن به اهدافتان، باید چه گونه انسانی باشید
آیا باید بیش تر با دیگران هم دردی کنید و ملایمت بیشتری داشته باشید یا آن که در راه رسیدن به هدف باید استواری و قاطعیت بیش تری از خود نشان دهید؟ آیا برای رسیدن به موفقیت باید از تحصیلات دانشگاهی برخوردار باشید؟
ورزش های فکری را در برنامه خود بگنجانید.
بردباری، بهترین و تنها دوست شما در این راه است. در صورتیکه در مدت زمان کوتاهی، به اهداف خود نرسیدید، با انتقادهای بی جا خود را آزار ندهید.
به طور منظم، تمرین فکری داشته باشید تا با این کار مغزتان این فرمان را دریافت کند که شما تحت هر شرایطی می خواهید به هدف خود برسید:
·        روزانه دوبار و ره بار چند دقیقه آرام بنشینید و به هدف خود فکر کنید.
·        تصور کنید که به هدفتان نایل شده اید، بنابراین خود را سرزنده و شاداب احساس می کنید. شادی و  هیجان را با تمام وجود احساس کنید. تمام جزئیات را برای خود مجسم کنید. موفقیت را احساس کنید.
یقینا انسان های بسیاری وجود دارند که ناگزیر، با مشکلات بسیار بزرگ تری از آن چه فعلا گریبان گیر ما شده، دست و پنجه نرم می کنند. در واقع، یاری رساندن به دیگران، دو پی آمد بسیار مهم به همراه دارد:
نخست آنکه مشکل خود را از زاویه یی کاملا متفاوت با گذشته، مشاهده خواهید کرد. هنگامی که مشکلات خود را با دیگران مقایسه می کنید، تحمل مصائب شخصی برای تان تا حد ممکن، آسان تر خواهد شد و این نکته را به عینه تجربه خواهید کرد که بسیاری از انسان ها، به جهت رویارویی، مبارزه و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات بسیار بزرگ، چه جرات و شهامت شایان توجهی از خود نشان می دهند. و آن گاه به این شناخت خواهید رسید که همواره راهی وجود خواهد داشت که به مدد آن بتوان هر چیزی را به سوی بهتر شدن سوق داد.
دوم آن که حتی اگر نتوانید مشکل دیگران را حل کنید و در شرایطی که به غیر از ابراز هم دردی و تسلی بخشیدن کار بیشتری از دست تان ساخته نباشد، با این وجود باز هم خواهید آموخت که انسان هر چیزی را با قلبی گشاده به دیگران ببخشد، ده برابر آن را باز پس خواهد گرفت. منظور من از این گفته، این نیست که شما در برابر تلاش های تان، پاداشی مادی دریافت می کنید، بلکه منظورم دریافت چیزی بسیار بسیار با ارزش تر، یعنی ارضای یکی از بزرگ ترین نیازهای انسان، و این نیاز چیزی نیست به جز، اشتیاق برای ایفای سهمی مثبت در زندگی. وقتی فداکارانه، چیزی به دیگران می بخشید، والاترین شکل سرور و نشاط انسانی و ایثار را تجربه می کنید. آیا دست یابی به چنین تجربه یی در زندگی دشوار است؟ به هیچ عنوان! با انجام این کار، دو نیاز اساسی انسان یعنی برقراری ارتباط با دیگران و ایفاء سهمی مثبت در زندگی که از جمله شریف ترین و مهم ترین نیازهای هر انسانی است، ارضاء خواهید کرد. این کار می تواند شما را به کلی دگرگون کند. پس فرصت را غنیمت شمرده و چنین وقتی را برای خود، اختصاص دهید. دروازه درون خود را برای دریافت هر موهبتی در زندگی باز بگذارید و آماده باشید که این موهبت ها را فداکارانه به دیگران ببخشید.
اکنون که مجل با هم بودن مان کم کم به پایان خود نزدیک می شود، خواهشی از شما دارم. به من قول بدهید همیشه کاملا از خود مواظبت کنید و برای خود، احترام قایل شوید. هرچه خود را در حال و هوا و شرایط بهتری احساس کنید، به همان اندازه بیش تر می توانید به دیگران کمک کنید. و بهتر از آن، این است که علاوه بر آن که به شایستگی از خود مواظبت می کنید، سعی کنید زندگی یی استثنایی و خارق العاده را نیز در پیش بگیرید: زندگی یی کاملا معمولی به همراه اندکی فداکاری، از خود گذشتگی تعهد اجتماعی و عشق. 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۵/۰۶/۰۴
  • ۳۵۵ نمایش
  • گروه مهندسی مدیریت ناب

موفقیت

کامیابی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی