Lean Management

مدیریت ناب

Lean Management

مدیریت ناب

مدیریت ناب یک وبلاگ آموزشی و تحلیلی درباره ارزش آفرینی در سازمان و مدیریت و راه هــــــای شناخت و دستیابی به موفقیت در زندگی کاری و فردی است. گروه مهندسی مدیریت ناب متعــهد است هر آنچه که آموخته با شما به اشـــــتراک بگذارد و در ترویج "ما می توانیم" نهایت سعی و تلاش خود را بکار گیرد.

موفقیت در کار: کلنل ساندرس ( مرغ کنتاکی )

سه شنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۴۸ ق.ظ

بنام خدا

کلنل ساندرس در سن شصت و پنج سالگی توانست رویاهایش را محقق سازد. ساندرس مردی بسیار تنها بود. او برای اولین بار در زندگی یک چک تامین اجتماعی به مبلغ صدوپنجاه دلار دریافت کرد که این مبلغ ناچیز او را بسیار شگفت شده کرد. او به جای آن که جامعه را مسئول تامین آتیه خود بداند از خود پرسید: من چه کاری می توانم انجام دهم که برای دیگران باارزش باشد و با استقبال آنان روبرو شود؟ من چه چیز برای عرضه کردن به مردم دارم؟ نخستین ایده یی که به ذهنش رسید فروش دستور ابداعی اش برای طبخ مرغ بود. او فکر می کرد مردم حتما از این دستور طبخ مرغ استقبال خواهند کرد. اما بلافاصله این فکر به نظرش مضحک آمد و با خود اندیشید با فروش این دستورالعمل حتی قادر به پرداخت اجاره خانه اش نیز نخواهد بود. آن گاه طرحی نو و اندیشه یی جدیدی به ذهنش خطور کرد و آن این بود که در کنار فروش این دستور، روش طبخ و آماده کردن مرغ را نیز به آن ها نشان دهد. انسان هایی که طرح و اندیشه های فوق العاده یی در سر دارند کم نیستند. اما کلنل ساندرس با همه فرق داشت. او ایده هایش را به مرحله اجرا گذاشت. او از رستورانی به رستوران دیگر رفت و طرح خود را با صاحبان رستوران ها در میان گذاشت. اما کم نبودند انسان هایی که او را به باد تمسخر می گرفتند و می گفتند: خوب گوش هایت را باز کن، پیرمرد راهت را بکش و برو. فکر می کنید کلنل ساندرس تسلیم شد؟ مطلقا نه. او کلید طلایی موفقیت را در اختیار داشت که من نام آن را نیروی ویژه درونی گذاشته ام. نیروی ویژه درونی یعنی با سماجت و پشتکار عمل کردن. شما هر بار که کاری را انجام می دهید، از آن تجربه تازه یی کسب می کنید و راهی پیدا می کنید که برای بار دیگر آن کار را با کیفیتی مطلوب تر و بهتر انجام دهید. کلنل ساندرس به جای آن که در پی شنیدن پاسخ منفی از رستوران ها خود را ببازد، نیروی خود را متمرکز کرد تا بار دیگر، خواسته های خود را به گونیی مطرح کند که در مراجعه به رستوران های بعدی به نتیجه مورد انتظارش دست یابد. فکر می کنید کلنل ساندرس چندبار پاسخ رد شنید تا این که سرانجام، پاسخ دل خواهش را به دست آورد؟ 1009 بار. او دو سال آزگار با اتومبیل کهنه و تصادفی خود، به شهرهای مختلف آمریکا سفر کرد. با کت و شلوار بلند و چروکین و سفید رنگ خود روی صندلی عقب اتومبیل خود خوابید و با این حال هر روز از نو برای عرضه ایده یی که در سر داشت، عزم خود را جزم کرد. شما در چه موقعیتی قرار دارید؟ فکر می کنید چند نفر وجود دارند که 1009 بار پاسخ منفی می گیرند و باز هم دست از تلاش بر نمی دارند؟ به گمان من بسیاری از مردم پس از بیست بار نه شندیدن تسلیم می شوند و این تعداد دفعات به صد یا هزار بار نمی رسد و اغلب اوقات همین سماجت و پشت کار، لازمه موفقیت است. 

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۴/۰۵/۰۶
  • ۲۸۳ نمایش
  • گروه مهندسی مدیریت ناب

موفقیت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی